زهرازهرا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره
نورانورا، تا این لحظه: 2 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

موهبت

حباب دهنی

زهرا: یازده ماه و 21 روز. جدیداً وقتی گریه می کنی، از اون جا که با دهان باز گریه می کنی و آب دهنت جاری می شه، شروع می کنی به حباب درست کردن با آب دهنت! بعد گریه ت کم کم تبدیل می شه به غرغر کردن و گفتن: «ممممّا» پشت سر هم تا بتونی حباب بسازی  بعدش هم دیگه کلّاً گریه ت یادت می ره و سرگرم حباب ساختن می شی خیییییییلی بانمکی جووووووووجوووووووو!     زهرا جوجه ...
27 دی 1393

فقط فیلم و سریال

زهرا: یازده ماه و 20 روز. عاشق فیلم سینمایی و سریالی! انقدر که شما محو تماشای این برنامه ها می شی، ما نمی شیم!! جالبه که کارتون هم نگاه نمی کنی! فقط فیلم و سریال!! فدات بشم من     زهرا در حال تماشای تلویزیون ...
26 دی 1393

سرپا گرفتن

زهرا: یازده ماه و 19 روز. امروز تصمیم گرفتم دیگه کم کم دسشویی رفتن رو یادت بدم. یعنی جیش کردن سرپا توی دسشویی رو. البته خودم بغلت می گیرم چون شما که هنوز نحوه ی نشستن تو دسشویی رو بلد نیستی. شاید یه کم زود باشه اما از حالا شروع می کنم تا وقتی دوساله شدی راحت تر از پوشک بگیرمت! امروز وقتی برای اولین بار تو دسشویی نگهت داشتم تا جیش کنی، با خنده ادای منو درمیاوردی و می گفتی: «جیسسس»! آخه مامانی گفتن جیسسس که تنهایی فایده نداره! دریغ از یه قطره جیش!! اما عیبی نداره برای روز اول خیلی خوب بود! همین که با خنده استقبال کردی، خدا رو صد مرتبه شکر!     زهرا نفس ...
25 دی 1393

تولد قمری ت مبارک!

زهرا: یازده ماه و 18 روز. تولد یک سال قمری ت مبارک دخمل مامان! صد سال به این سال ها! هزار ماشاءالله به دختر نازم که داره یک ساله میشه! یک سال قمری از باز شدن درهای رحمت و عطوفت خداوند و هبوط موهبت الهی به خونه ی کوچیک ما می گذره. یک سال پر از شادی و برکت و عشق و عاطفه... یک سال زندگی در کنار یه فرشته ی کوچولو که سراسر وجودش مهر و عاطفه ست. خدا برامون نگهت داره عزیز دل مامان و بابا... نور چشم مامان و بابا... پاره تن مامان و بابا...      زهرا، موهبت الهی ...
24 دی 1393

بوسه بارون

زهرا: یازده ماه و 14 روز. شما جیگرطلا وقتی می بینی مامانی لالا کرده، از فرصت استفاده می کنی و حسابی صورت مامانی رو بوسه بارون می کنی.با لب های خیس و آب دار کوچولوت، انقدر ماچم می کنی تا بیدار شم و بغلت کنم. انقدر عاشق این کارتم که بعضی وقتا خودمو به خواب می زنم تا شما همش بوسم کنی. شما هم کم نمیاری و انقدر ماچ آب دار می کنی که تمام صورتم خیس می شه!!! الهی قربون اون لبای غنچه و قلب مهربونت بشم مامانی   زهرا، مهربون مامان ...
20 دی 1393

رفتار معکوس

زهرا: یازده ماه و 13 روز. شما وروجک خانوم حالا دیگه هرچی بهت می گیم برعکسش رو انجام می دی! قبلاً وقتی بهت می گفتم: «دست نزنی ها!»، به اون چیز دست نمی زدی؛ ولی الان دیگه گوش نمی دی و دست می زنی! مثلاً به قندون یا دکوری های میز تلویزیون! یا وقتی بهت می گفتم: «بیا اینو بگیر» یا «اینو بخور»، گوش می کردی و می گرفتی، اما الان تا بهت می گم «بیا» فرار می کنی!!! خیییلی وروجک بلا شدی! هیچی دیگه! کار درست کردی واسه ما آلبالووووو!!!   زهرا ناناز ***راستی سالروز قیام مردم قم گرامی باد!*** ...
19 دی 1393

ماماماما بابابابا

زهرا: یازده ماه و 12 روز. عسل مامان دیگه همش دلبری می کنه و من و بابایی رو صدا می کنه. اونم نه یک بار! بلکه پشت سر هم با صدای نازش می گه «ماماماما...» و تا بابا رو می بینه می گه «بابابابا...»! هیچی دیگه! دل مارو بردی شما     دلبر مامان و بابا ...
18 دی 1393

بازی فکری

زهرا: یازده ماه و یازده روز. از امروز شروع کردیم به آموزش بازی های فکری. یکی از اسباب بازی های فکری ت حلقه و ستونه که امروز با هم بازی کردیم و تو خیلی سریع یاد گرفتی که باید حلقه هارو بندازی توی ستون اما هنوز ترتیبشونو یاد نگرفتی. یعنی مفهوم بزرگی و کوچیکی اشیارو. اونم به زودی یاد می گیری باهوش مامان!   زهرا عسل ...
17 دی 1393

لَقولَقو

زهرا: یازده ماه و ده روز. جدیداً یاد گرفتی زبون نازتو میاری بیرون و ادای حرف زدن درمیاری. با صدای ناز و ظریفت همش می گی: «لَقو لَقّو» و هی تکرار می کنی. آب دهنتم همین طور جاری! فقط می تونم بگم: عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااشششقققتتتممممممممممممممم!!!!!!!!!!     زهرا ناناز ...
16 دی 1393

تاتی دویدن

زهرا: یازده ماه و نه روز. شما دخمل طلا مثل جوجه اردکای کوچولو می دوی. تاتی تاتی با دستای باز و لبای خندون. موقع دویدن انقده بانمک می شی که دلم می خواد بخورمت. آخه خییییییلی خوشششششمزه ای شما!     جیگر مامان ...
15 دی 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به موهبت می باشد